شاعرانه‌های سرد...

ساخت وبلاگ


دست از خودم کشیده ام از جستجوت نه

دل از جهان بریده ام از آرزوت نه


من چشم باز به باغ اهورا نمیکنم

در غیبتِ نگاه تو و رنگ و بوت نه


پرهیزکاریم به تو هرگز نمیرسد

در رشته های وسوسه‌ انگیز موت نه


من در برابرت زبان به گله باز نمی کنم

هرچند دارم از تو گله روبروت نه


ای همنشین خلوت و خاموشی ام بمان

کز هرچه سیر میشوم از گفتگوت نه


من زنده ام به زمزمه های شبانه مان

بر ما هرآنچه میرود آری، سکوت نه ...


رامین_سلیمانی 

پ.ن: دوران کارشناسی که بودم بیشتر شعر می‌خوندم حتی یه وقتایی خطاب به خودم شعرای عاشقانه زمزمه می‌کردم و ذوق می‌کردم. عاشقانه‌ی خون آدمی مثل من که پایین میاد یعنی...

نامه دادم نخوری سیب ولی دیر رسید ......
ما را در سایت نامه دادم نخوری سیب ولی دیر رسید ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0serekkhatoonc بازدید : 136 تاريخ : چهارشنبه 19 دی 1397 ساعت: 19:43