خنگول

ساخت وبلاگ

واااای یه سوتی دادم گفتم تا داغه داغه بنویسمش‍♀️‍♀️

رفتیم توی اتاق که صحبت کنیم؛ صندلی رو برای اون گذاشتم کنار در اتاق که خودم لبه‌ی تخت بشینم و رو‌به‌روی هم قرار بگیریم. 

مثلا اومد خوش‌مزه بازی دربیاره باهام شوخی کنه، برگشت گفت صندلی داغه (منظورش همون صندلی داغی بود که سؤالاش داغه) 

ولی از اونجایی که من خیلییییی باهوشم (یکمی هم هول شده بودم‍♀️) با تعجب نگاهش کردم و قبل از اینکه بشینه دستمو گذاشتم روی صندلی و با یه حالت متفکری گفتم نه داغ نیست تازه دریچه‌ی کولرم همین بالای سرتونه

هیچی دیگه اولش دیدم چرا این جوری با تعجب داره نگاهم می‌کنم؟! چند ثانیه که گذشت و مغزم لود شد، فهمیدم چه سوتی دادم یهو هر دو با هم زدیم زیر خنده. حالا نخند کی بخند

خلاصه که دیگه نتونستیم جدی حرف بزنیم تا می‌اومدیم بحثو تخصصی کنیم یاد حرف من می‌افتادیم و از خنده ریسه  می رفتیم کبود می‌شدیم؛ خدا کنه از این پسر سوسولا نباشه که همه چیزو واسه مامانشون تعریف می‌کنن وگرنه دیگه روم نمی‌شه تو چشم شون نگاه کنم

درسته که می‌گن دختر باید خنگ باشه ولی نه تا این حد دیگه عاخه‍♀️

نامه دادم نخوری سیب ولی دیر رسید ......
ما را در سایت نامه دادم نخوری سیب ولی دیر رسید ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0serekkhatoonc بازدید : 94 تاريخ : سه شنبه 24 تير 1399 ساعت: 18:06